عبدالرضا داوری پاسخ حرف های جهانگیری در برنامه ساعت 22 شبکه یک را داد. در بخشی از این نامه آمده است: «با نهایت تاسف باید اظهار دارم که سخنان شب گذشته جنابعالی در سیمای جمهوری اسلامی ایران یکبار دیگر راهبرد "دروغ بزرگ" جوزف گوبلز، وزیر تبلیغات نازیسم را به یاد مخاطبانتان آورد که باور داشت دروغ هرچه بزرگتر باشد، باور پذیرتر است و البته تاسف صاحب این قلم موکول به این است که این بار نه وزیر تبلیغات یک ساختار سیاسی فاشیستی-سکولار اروپایی بلکه یکی از مقامات عالی رتبه نظام اسلامی در رسانه رسمی همان نظام می نشیند و برای جلب آرای عمومی تهمت می زند و دروغهای بزرگ می بافد!» متن کامل این نامه در ادامه مطلب آمده است.

به گزارش دولت بهار، متن کامل نامه عبدالرضا داوری به اسحاق جهانگیری در ادامه آمده است:
نامه سرگشاده
بسم الله الرحمن الرحیم
امام علی(ع) :"از این اندوهناکم که سرپرستی حکومت این امت به دست فرومایه گان و نابکاران افتد، پس بیت المال را به غارت برند، بندگان خدا را به اسارت گیرند، با صالحان بستیزند و فاسقان را همکار خویش سازند." (نهج البلاغه، نامه 62)
جناب آقای اسحاق جهانگیری
نامزد منتخب شورای نگهبان برای ریاست قوه مجریه
سلام علی من اتبع الهدی
با نهایت تاسف باید اظهار دارم که سخنان شب گذشته جنابعالی در سیمای جمهوری اسلامی ایران یکبار دیگر راهبرد "دروغ بزرگ" جوزف گوبلز، وزیر تبلیغات نازیسم را به یاد مخاطبانتان آورد که باور داشت دروغ هرچه بزرگتر باشد، باور پذیرتر است و البته تاسف صاحب این قلم موکول به این است که این بار نه وزیر تبلیغات یک ساختار سیاسی فاشیستی-سکولار اروپایی بلکه یکی از مقامات عالی رتبه نظام اسلامی در رسانه رسمی همان نظام می نشیند و برای جلب آرای عمومی تهمت می زند و دروغهای بزرگ می بافد!
جناب آقای جهانگیری!
جنابعالی در یک تصویرسازی ناجوانمردانه، عملکرد دولت قبل را با فروریزش ساختمان پلاسکو شبیه سازی کردید و برای این شبیه سازی کاذب خود مدعی شده اید که:
1- 700 میلیارد سرمایه کشور معلوم نیست چگونه هزینه شد.
2- با 120هزار میلیارد درآمد ارزی در آن هشت سال، خالص اشتغال صفر بود.
3- برداشت ایران و قطر از میدان گازی پارس جنوبی در سال 84 به طور مساوی بود اما در سال 92، سهم قطر دو برابر شد.
4- قیمت سکه و ارز در آن ایام ساعتی عوض میشد. سال 84 قیمت دلار 800 تومان بود ولی در سال 92 حدود 4000 تومان شد.
در مورد ادعای کاذب اول باید به عرض ملت شریف ایران برسانم که بر اساس آمار رسمی سازمان صادرکنندگان نفت(اوپک)، کل درآمد نفتی ایران طی دوره هشت ساله دولت های نهم و دهم، 614 میلیارد دلار بوده که از این رقم 14.5%(معادل 90 میلیارد دلار) طبق قانون به حساب شرکت ملی نفت ایران برای سرمایه گذاری مجدد، بازیافت ظرفیتهای برداشت نفت و توسعه میدان های نفتی واریز شده است. از 524 میلیارد دلار باقی مانده، 50 میلیارد دلار در صندوق توسعه ملی ذخیره و از سوی دولت دهم تحویل دولت یازدهم به ریاست جناب حسن روحانی شد. در عین حال از مجموع 474 میلیارد دلار درآمدهای ارزی که در اختیار دولت نهم و دهم بود، 100 میلیارد دلار نیز به دلیل تحریم بانک مرکزی و صادرات نفت امکان ورود به ایران را پیدا نکرد که البته این مبالغ نیز طبیعتا در اختیار دولت یازدهم قرار گرفت. بر همین مبنا کل درآمد ارزی که در اختیار دولت نهم و دهم طی هشت سال (84 تا 92) قرار داشت 374 میلیارد دلار بود که صرف امور جاری و عمرانی کشور در قالب بودجه های سنواتی شد.
جناب آقای جهانگیری! شما در حالی مدعی شده اید که دولت نهم و دهم بهتنهایی بیش از همه دولتهای گذشته درآمد نفتی داشته که خوب می دانید آنچه دولت از درآمد نفتی عایدش میشود رقم واگذاری داراییهای سرمایهای در بودجه است. اکنون از جنابعالی می پرسم مگر نه آنکه دریافتی دولت یازدهم از فروش نفت در سه سال اول 195 هزار میلیارد تومان و دریافتی دولت دهم در کل چهار سال 194 هزار میلیارد تومان بوده است؟ مگر نه آنکه دولت دهم طی چهار سال 318 هزار میلیارد تومان هزینه جاری داشته است، اما دولت یازدهم در سه سال اول هزینه جاری را به 435 هزار میلیارد تومان افزایش داده است؟ و مگر نه آنکه دولت دهم 98 هزار میلیارد تومان هزینه عمرانی کرده است، و دولت یازدهم آن را به 75 هزار میلیارد تومان کاهش داده است؟ اکنون کدام دولت باید پاسخگوی عملکرد خود در هزینه درآمدهای نفتی باشد؟
در مورد ادعای کاذب دوم جنابعالی نیز باید به عرض ملت شریف ایران برسانم که نرخ بیکاری در بهار سال 1384، یعنی در آستانه شروع فعالیت دولت نهم، برابر 11.9% بود که در بهار سال 1392 یعنی در آستانه اتمام فعالیت دولت دهم، به 10.6% کاهش یافت. تعداد کل شاغلین (میزان اشتغال) نیز در بهار سال 1384 یعنی آستانه شروع بکار دولت نهم، برابر با 19,029,600 نفر بوده است که در بهار سال 1392 به 22,171,200 نفر بالغ شد. حال اگر "اشتغال خالص" را بسنجیم، طی دوره دولت نهم و دهم، حدود 3,141,600 شغل یعنی سالیانه به طور متوسط، 393 هزار نفر شغل خالص ایجاد شدهاست که در عین حال نرخ بیکاری نیز کاهش یافته است.
جناب آقای جهانگیری! اگر همین عدد را برای فاصله بهار سال 1392 یعنی شروع به کار دولت یازدهم تا بهار 1395 بسنجیم، به عدد 481,200 شغل خالص ایجاد شده برای دوره فعالیت سه ساله دولت یازدهم و حدود 160 هزار نفر شغل سالیانه میرسیم که مشخص میکند چرا نرخ بیکاری در بهار 95 به 12.2 درصد افزایش یافته است! این بدان معناست که نقصان مشاغل ایجاد شده طی دوره فعالیت دولت یازدهم منجر به افزایش نرخ بیکاری شدهاست و به عبارت دیگر دولت یازدهم نتوانسته حتی نصف متوسط سالیانه شغل خالص ایجاد شده در دولتهای نهم و دهم، شغل ایجاد کند و نرخ بیکاری در دولت یازدهم افزایش یافتهاست.
در مورد ادعای کاذب سوم جنابعالی نیز باستحضار ملت شریف ایران می رسانم کار توسعه در حوزه پارس جنوبی که بزرگترین میدان گازی جهان و اصلی ترین میدان مشترک ایران با همسایگان است، از سال 1376 در دولت هشتم آغاز شد بطوری که در پایان کار دولت هشتم، میزان برداشت ایران از پارس جنوبی حدود 115 میلیون متر مکعب بود این در حالی است که در پایان دولت دهم میزان برداشت از میدان گازی پارس جنوبی نسبت به پایان کار دولت هشتم به مرز 250 میلیون متر مکعب یعنی بیش از دو برابر میزان تولید در کل دولت اصلاحات رسیده و فازهای جدید هم با میانگین پیشرفت فیزیکی بالای 50% از دولت دهم تحویل دولت یازدهم شد.
در مورد ادعای چهارم جنابعالی نیز باید به عرض ملت شریف ایران برسانم که افزایش 3 برابری نرخ ارز طی سال 1391 ناشی از یک شوک برونزای سیاسی و نتیجه هم دستی دشمنان داخلی و خارجی ملت ایران بود. در این چارچوب تحرکات افزایش نرخ ارز از مهر ماه سال 1390 با آغاز محدودیت تبدیل درهم به ریال از بانکهای امارات متحده عربی آغاز شد. این اقدام همزمان با اقدامات یکجانبه آمریکا برای تشدید تحریمهای اقتصادی ایران بود و آمریکاییها بازار ارز ایران را هدف قرار دادند. همزمان با این بحران، آمریکا صدور قطعنامههای جدید را به منظور فلج نمودن اقتصاد ایران آغاز نمود و با اعمال تنبیهات و به دلیل نفوذ گسترده مالی، سایر کشورهای جهان را نیز در شرایطی با خود همراه نمود که طی سالهای 90 تا 92 جناب دکتر محمود احمدی نژاد از پرونده و مذاکرات هسته ای خلع ید شده بود. در این شرایط بانک مرکزی و صادرات نفت ایران تحریم شدند ؛ تحریمی که هر یک به طور جداگانه برای سقوط اقتصاد یک کشور طی یک سال کافی است. در این دوره درآمد ارزی نفتی ایران نصف شد و البته همین درآمدهای ارزی نیز قابل انتقال نبودند و هزینههای بسیار سنگینی به واردات کشور برای فرار از تحریم تحمیل شد. ملت شریف ایران می دانند که تحریم بانک مرکزی یک کشور حتی در شدیدترین جنگهای فیزیکی بین کشورها نظیر جنگهای جهانی نیز صورت نمیپذیرد ولی این تحریم در مورد ایران اعمال شد و ضمن محدود کردن مبادلات تجاری کشور عموم بانکهای تجاری کشور و سیستم انتقال ارز نیز تحریم شد. اما در کنار تمام این تحریمها، جنگ روانی داخلی و خارجی و ایجاد ترس از آینده اقتصادی کشور که به صورت هدفمند از طریق رسانه های مخالف دولت دهم و از جمله رسانه های نزدیک به جناب آقای اسحاق جهانگیری و اقداماتی از قبیل برخورد با مدیران ارشد دولت دهم، اتهام جریان انحرافی و اشغال مشکوک سفارت انگلستان نیز در کنار خلع ید کامل رییس جمهور وقت از پرونده و مذاکرات هسته ای صورت میپذیرفت تا بحران بازار ارز کشور را بیش از پیش تشدید نمایند.
جناب آقای اسحاق جهانگیری!
بدانید که فحاشی، تهمت زنی و دروغگویی علیه دولتی که رییسش با ساز و کارهای خاص از عرصه رقابت حذف شده و فرصتی برای پاسخگویی ندارد آن هم در میان مردمی که مولایشان علی(ع)، قدرت داری، حکمرانی و دولت مندی را از آب بینی بز و استخوان خوک در دست جذامی و برگ جویده در دهان ملخ نیز بی ارزش تر می دانست، نه تنها فضیلتی محسوب نمی شود که نهایت ناجوانمردی است.
والعاقبت للمتقین
عبدالرضا داوری
13 اردیبهشت 1396